تناسخ یا سیر صعودی؟
س
سیرنزولی در روند سیرکمال روح
در تعلیمات دانشگاه سیرکمال استاد الهی، روح هر انسان از دو بخش اصلی تشکیل شده است. «روح بشری» که خود در یک روند طولانی و پیچیده، مراحل جمادی ، گیاهی و حیوانی را طی نموده و همراه با اثرات ژنتیک و برخی عوامل از «هفت عامل خلقتی»، یک اتاق فکری را تشکیل داده است که قادر است بدن فیزیکی یک انسان را از روی اطلاعات کروموزومی، بازسازی نموده ، حیات بیوزیک آن را تضمین نماید. س
از طرف دیگر یک پدیده خارق العاده به نام «روح ملکوتی» که قادر به اندیشیدن و خلاقیت می باشد ، مستقیمن از طرف مبدا خلقت ایجاد شده است که بعلت وجود یک پارتیکل در آن به نام «ذره الهی» ارتباطی همیشگی با مبدا خلقت را دارد. هربار که قرار باشد این روح یک زندگی زمینی را تجربه نماید، یکی از ارواح بشری که در زمین به منظر ظهور رسیده است را برحسب داده های سیستم کارما برای آن در نظر می گیرند. روح ملکوتی معطل در برزخ، می داند که کدام روح بشری متعلق به اوست. این روح بشری نیز بدون درنگ بر اثر لقاح، جسمی را تشکیل می دهد . این جسم که در رحم مادر قرار دارد، مورد حمایت همان روح ملکوتیی می باشد که تا انتهای دوران بارداری در برزخ باقی می ماند. درست در لحظه تولد ، روح ملکوتی با روح بشری آن نوزاد درهم می آمیزد که یک دومینانس پیچیده و سرشار از فعل و انفعال را در پی دارد. به مباحث دومینانسها در شماره های آتی خواهیم پرداخت. فعلن هدف آنست، مطالب، کاملن ساده و روبنایی ارائه شوند تا اساس مکانیزم آنچه استاد الهی تعلیم می دهد، برای عموم خوانندگان قابل درک باشد. س
از آنجا که روح ملکوتی از مبدا خلقت ایجاد شده است و سیاره زمین از نظر فاصله و درجه تعالی تا مبدا در مراتب پایین قرار دارد، استاد، این قسمت را که به اجمال توضیح داده شد، «سیر نزولی روح» نامیده است. س
سیرصعودی در روند سیرکمال روح
با این وصف، روح ملکوتی بوسیله روح بشری با بدن فیزیکی مستقر در جهان مادی، یعنی سیاره زمین، ارتباط برقرار نموده است. این بدان مفهوم است که سیر نزولی طی شده است. اما این سیر نزولی باید دارای دلیل خاصی باشد، در غیر اینصورت یک عمل عبث رخ داده است و برای معتقدین به خدایی کامل و همینطور افراد خردگرا و منطقی ، کار عبث غیرممکن است. س
در ادامه بحث در تعالیم استاد درمی یابیم که دلیل ایجاد یک سیستم که متشکل است از روح بشری و روح ملکوتی که «خودیت حقیقی» نامیده می شود، و همچنین یک بدن فیزیکی که مسئول دریافت پیام از «خودیت حقیقی» و ارسال پیام به آنست، در این امر نهفته است که روح ملکوتی بتواند با این سیستم، با جهانی تماس برقرار کند که سرشار است از پدیدهای متضاد . پدیده ها و رخدادهایی که برای روح، برخورد با آنها از این جهت ضروری می باشد که بدینوسیله قادر خواهد بود بعد از پشت سرنهادن چندین پروسه «تجربه- شکست» ، روزی به پروسه «تجربه – پیروزی» دست یابد و بتواند بدینوسیله کمال خود را کسب نماید. س
در این ارتباط باید بیاد داشت که این امکان وجود دارد که به برخی از ارواح نسبتن پیشرفته چنین ارفاقی بشود که ادامه سیرکمال خود را در برزخ به اتمام برسانند. س
روند سیرکمال روح گرچه برخی اوقات با افتان و خیزانهایی همراه است، ولی عمومن در جهت پیشرفت روح است . زیرا این امر جزء جدائی ناپذیر سیرکمال است و بازگشت روح به مبدا اصلی خود را در پی دارد. س
با این اوصاف، این روند چون از دنیای پستی چون سیاره زمین آغاز می شود و به مبدا خلقت می انجامد، «سیر صعودی روح» نامیده شده است. س
یکی دیگر از دلایلی که استاد الهی این پروسه را سیر صعودی نامیده است، آنست که روح به مراحل ماقبل خود بازگشت داده نخواهد شد. تنها استثناء در این مورد در مواقع بسیار نادری می باشد که یک روح بسیار خطاکار را برای مدتی موقت به یک جماد، یک گیاه و یا به یک حیوان اتصال می دهند . اما این امر نیز چون جنبه تعلیمی و آموزشی دارد در همان جهت پیشرفت و صعود قرار دارد. س
در این ارتباط، مسئله مهم دیگر اینکه ارواح چهارگانه جمادی، گیاهی، حیوانی و بشری، هرگز به مراحل مادون خود باز نمی گردند. برای مثال روح یک گیاه پس از مرگ، هرگز به مرحله جماد باز نخواهد گشت، بلکه یا در همان مرحله به مجموعه ای با تجربه و توانی بیشتر وارد خواهد شد و یا اگر در سطوح انتهایی مرحله گیاهی قرار داشته باشد ، وارد مجموعه ای خواهد شد که قرار است نسل بعدی یک حیوان ابتدایی را تشکیل دهد. س
به همین ترتیب، یک روح بشری که مجموعه ای از پتانسیل های همولوگ و آنالوگ حیوانات اصیل و کمال یافته و برخی از اثرات «هفت عامل خلقتی» می باشد، به مرحله حیوانی سقوط نخواهد کرد، زیرا از نظر علمی، یک میدان مغناطیسی قوی، جذب یک میدان مغناطیسی ضعیف نمی شود ولی از آن تاثیر می پذیرد. س
نقطه عطف
در مسیر سیرکمال در مرحله انسانی که پنجمین مرحله محسوب می شود، روح به دفعات در مقابله با سختیها و آزمونهای زندگی های زمینی خود دچار اشتباه می شود و با انتخاب مسیر نادرست، دچار واکنش سیستم کارمای خود می شود که این امر، به مفهوم پَسروی در این مسیر است . برخی از این انسانها در چندین زندگی زمینی خود چنان دچار عقب ماندگی می شوند که روزی درمی یابند، تقریبن همه امکانات را از کف داده اند و زمان تعیین شده مختص آنها برای کسب کمال نیز رو به اتمام است. در این وضعیت، تقریبن همه این انسانها، از صمیم قلب مایل به تغییر جهت در زندگی خود می شوند و در این حال است که کمکهای بی دریغ مبدا خلقت شامل حال آنها شده ، این افراد را در مسیری درست قرار می دهد. این نقطه افت که در آن هر انسان ملتفت موقعیت خطرناک خود می شود و تصمیم به تغییر جهت
می دهد تا دوباره در مسیر صعود قرار گیرد را نقطه عطف می نامیم. س
با همین مختصر توضیحات روبنایی، بسهولت در می یابیم که آنچه استاد الهی در مورد نحوه سیرکمال روح ارائه می دهد، کاملن با تناسخ متفاوت است و ضمن آنکه اشکالات آن نوع جهانبینی را ندارد، بطور منطقی و علمی، همه مراحل سیرکمال روحی را تشریح می کند. س
طبق برنامه ای از پیش تعیین شده، پس از ارائه ابتدایی این آموزشها، در زمان خود، در سطحی عمیق تر ، بار دیگر به این مسائل خواهیم پرداخت.س
تحقیق و بررسی: فرامرز تابش
منابع: آثار استاد الهی ، به ویژه کتاب معرفت الروح
کد مقاله در آرشیوه فصلنامه اندیشه آنلاین آلمان:
SDVÖLHG_JKHSO DH SDVWU;ND_RSLJS;L
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر